سفارش تبلیغ
صبا ویژن

وبلاگ شخصی پویا بخشی


بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
والحمدللّه ربّ العالمین و الصّلاة والسّلام علی سیّدالانبیاء و المرسلین و علی آله الطّیّبین و صحبه المنتجبین
فرا رسیدن موسم حج را باید عید بزرگ امّت اسلامی به شمار آورد. فرصت مغتنمی که این روزهای گرانبها در همه‌ی سالها برای مسلمانان جهان پدید میآورد، کیمیای معجزهگری است که اگر قدر آن شناخته و چنانکه شایسته است به کار گرفته شود، بسیاری از آسیبها و آسیبپذیریهای دنیای اسلام، علاج خواهد شد.
حج، چشمهی جوشان فیض الهی است. یکایک شما حاجیان سعادتمند، اکنون این اقبال بلند را به دست آوردهاید که در این اعمال و مناسکِ آکنده از صفا و معنویّت، دل و جان را شستشویی بسزا داده، از این منبع رحمت و عزّت و قدرت، ذخیرهای برای همهی عمر خویش بردارید. خشوع و تسلیم در برابر خدای رحیم، تعهّد به وظائفی که بر دوش مسلمان نهاده شده است، نشاط و حرکت و اقدام در کار دین و دنیا، رحم و گذشت در تعامل با برادران، جرأت و اعتماد به نفس در برابر حوادث دشوار، امید به کمک و دستگیری خداوند در همه جا و همه چیز، و کوتاهِ سخن ساخت و پرداخت انسانی در طراز مسلمانی را در این عرصهی الهیِ آموزش و پرورش، میتوانید برای خویش تدارک ببینید و خودِ آراسته به این زیورها و بهرهیافته از این ذخیرهها را برای کشور خویش و ملّت خویش و در نهایت برای امّت اسلامی، سوغات برید.
امّت اسلامی امروز بیش از هر چیز به انسانهایی نیاز دارد که اندیشه و عمل را در کنار ایمان و صفا و اخلاص، و مقاومت در برابر دشمنان کینهورز را در کنار خودسازی معنوی و روحی، فراهم سازند. این یگانه راه نجات جامعهی بزرگ مسلمانان از گرفتاریهایی است که یا آشکارا به دست دشمن و یا با سستیِ عزم و ایمان و
بصیرت، از زمانهای دور در آنها فروافتاده است.
بیشک دوران کنونی، دوران
بیداری و هویّتیابی مسلمانان است؛ این حقیقت را از خلال چالشهایی که کشورهای مسلمان با آن روبهرو شدهاند نیز بروشنی میتوان دریافت. درست در همین شرایط است که عزم و ارادهی متّکی به ایمان و توکّل و بصیرت و تدبیر، میتواند ملّتهای مسلمان را در این چالشها به پیروزی و سرافرازی برساند و عزّت و کرامت را در سرنوشت آنان رقم زند. جبههی مقابل که بیداری و عزّت مسلمانان را بر نمیتابد، با همهی توان به میدان آمده و از همهی ابزارهای امنیّتی، روانی، نظامی، اقتصادی و تبلیغاتی برای انفعال و سرکوب مسلمانان و به خود مشغول ساختنِ آنان بهره میگیرد. نگاهی به وضعیّت کشورهای غرب آسیا از پاکستان و افغانستان تا سوریّه و عراق و فلسطین و کشورهای خلیج فارس، و نیز کشورهای شمال آفریقا از لیبی و مصر و تونس تا سودان و برخی کشورهای دیگر، حقایق بسیاری را روشن میسازد. جنگهای داخلی؛ عصبیّتهای کور دینی و مذهبی؛ بیثباتیهای سیاسی؛ رواج تروریسم قساوتآمیز؛ ظهور گروهها و جریانهای افراطگر که به شیوهی اقوام وحشی تاریخ، سینهی انسانها را میشکافند و قلب آنان را با دندان میدرند؛ مسلّحینی که کودکان و زنان را میکشند، مردان را سر میبرند و به نوامیس تجاوز میکنند، و حتّی در مواردی این جنایات شرمآور و مشمئزکننده را به نام و زیر پرچم دین مرتکب میشوند؛ همه و همه محصول نقشهی شیطانی و استکباری سرویسهای امنیّتی بیگانگان و عوامل حکومتی همدست آنان در منطقه است که در زمینههای مستعدّ داخلی کشورها امکان وقوع مییابد و روز ملّتها را سیاه و کام آنان را تلخ میکند. یقیناً در چنین اوضاع و احوالی نمیتوان انتظار داشت که کشورهای مسلمان، خلأهای مادّی و معنوی خود را ترمیم کنند و به امنیّت و رفاه و پیشرفت علمی و اقتدار بینالمللی که برکات بیداری و هویّتیابی است، دست یابند. این اوضاع محنتبار، میتواند بیداری اسلامی را عقیم و آمادگیهای روحی پدید آمده در دنیای اسلام را ضایع سازد و بار دیگر، سالهای دراز، ملّتهای مسلمان را به رکود و انزوا و انحطاط بکشاند و مسائل اساسی و مهمّ آنان همچون نجات فلسطین و نجات ملّتهای مسلمان از دستاندازی آمریکا و صهیونیسم را به دست فراموشی بسپارد.
علاج بنیانی و اساسی را میتوان در دو جملهی کلیدی خلاصه کرد که هر دو از بارزترین درسهای حج است:
اوّل:
اتّحاد و برادری مسلمانان در زیر لوای توحید،
و دوّم:
شناخت دشمن و مقابله با نقشهها و شیوههای او.
تقویت روح اخوّت و همدلی، درس بزرگ حج است. در اینجا حتّی جدال و درشتگویی با دیگران ممنوع است. پوشش یکسان و اَعمال یکسان و حرکات یکسان و رفتار مهربان در اینجا به معنی برابری و برادریِ همهی آن کسانی است که به این کانون توحید معتقد و دلبستهاند. این ردّ صریح اسلام بر هر فکر و عقیده و دعوتی است که گروهی از مسلمانان و معتقدان به کعبه و توحید را از دائرهی اسلام بیرون بداند. عناصر تکفیری که امروز بازیچهی سیاست صهیونیستهای غدّار و حامیان غربی آنان شده و دست به جنایتهای سهمگین میزنند و خون مسلمانان و بیگناهان را میریزند، و کسانی از مدّعیان دینداری و ملبّسین به لباس روحانیّت که در آتش اختلافات شیعه و سنّی و امثال آن میدمند، بدانند که نفس مراسم حج، باطلکنندهی مدّعای آنان است. شگفتا! کسانی که مراسم برائت از مشرکان را که ریشه در عمل پیامبر اعظم صلّیاللّه علیه و آله و سلّم دارد، جدال ممنوع قلمداد میکنند، خود از مؤثّرترین دستاندرکاران ایجاد منازعههای خونین میان مسلمانانند. اینجانب همچون بسیاری از علمای اسلام و دلسوزان امّت اسلامی بار دیگر اعلام میکنم که هر گفته و عملی که موجب برافروختن آتش اختلاف میان مسلمانان شود و نیز اهانت به مقدّسات هر یک از گروههای مسلمان یا تکفیر یکی از مذاهب اسلامی، خدمت به اردوگاه کفر و شرک و خیانت به اسلام و حرام شرعی است.
شناخت دشمن و شیوههای او نیز دوّمین رکن است. اوّلاً وجود دشمن کینتوز را نباید به دست غفلت و فراموشی سپرد و مراسم چندبارهی رمی جمرات در حج، نشانهی نمادین این حضور ذهن همیشگی است. ثانیاً در شناخت دشمن اصلی که امروزه همان جبههی استکبار جهانی و شبکهی جنایتکار صهیونیسم است، نباید دچار خطا شد. و ثالثاً شیوههای این دشمن عنود را که
تفرقهافکنی میان مسلمانان، و ترویج فساد سیاسی و اخلاقی، و تهدید و تطمیع نخبگان، و فشار اقتصادی بر ملّتها، و ایجاد تردید در باورهای اسلامی است، باید بخوبی تشخیص داد و وابستگان و ایادیِ دانسته و نادانستهی آنان را از این راه شناسایی کرد.
دولتهای استکباری و پیشاپیش آنان آمریکا، به کمک ابزارهای رسانهای فراگیر و پیشرفته، چهرهی واقعی خود را میپوشانند و با دعوی طرفداری از
حقوق بشر و دموکراسی، رفتاری خدعهآمیز در برابر افکار عمومی ملّتها در پیش میگیرند. آنان در حالی دم از حقوق ملّتها میزنند که ملّتهای مسلمان، هر روز بیشتر از گذشته، آتش فتنههای آنان را با جسم و جان خود لمس میکنند. یک نگاه به ملّت مظلوم فلسطین که دهها سال است روزانه زخمِ جنایات رژیم صهیونیستی و حامیانش را دریافت میکند؛ یا به کشورهای افغانستان و پاکستان و عراق که تروریسمِ زاییدهی سیاستهای استکبار و ایادی منطقهای آنان، زندگی را به کام ملّتهای آنان تلخ کرده است؛ یا به سوریّه که به جرم پشتیبانی از جریان مقاومت ضدّ صهیونیستی، آماج کینهی سلطهگران بینالمللی و کارگزاران منطقهای آنان شده و به جنگ خونین داخلی گرفتار آمده است؛ یا به بحرین یا به میانمار که در هر یک به نحوی، مسلمانان محنتزده و مغفول، و دشمنانشان مورد حمایتند؛ یا به ملّتهای دیگری که از سوی آمریکا و متّحدانش، پیدرپی به تهاجم نظامی یا تحریم اقتصادی یا خرابکاری امنیّتی تهدید میشوند؛ میتواند چهرهی واقعی این سردمداران نظام سلطه را به همه نشان دهد. نخبگان سیاسی و فرهنگی و دینی در همه جای جهان اسلام باید خود را به افشای این حقایق، متعهّد بدانند. این وظیفهی اخلاقی و دینی همهی ما است. کشورهای شمال آفریقا که متأسّفانه امروز در معرض اختلافات عمیق داخلی قرار گرفتهاند، بیش از همه باید به این مسئولیّت عظیم، یعنی شناخت دشمن و شیوهها و ترفندهایش توجّه کنند. ادامهی اختلافات میان جریانهای ملّی و غفلت از خطر جنگ خانگی در این کشورها، خطر بزرگی است که خسارت آن برای امّت اسلامی به این زودیها جبران نخواهد شد.
ما البتّه تردید نداریم که ملّتهای بهپاخاستهی آن منطقه که بیداری اسلامی را تجسّم بخشیدند، بإذنالله اجازه نخواهند داد که عقربهی زمان به عقب برگردد و دوران زمامداران فاسد و وابسته و دیکتاتور، تکرار شود، لیکن غفلت از نقش قدرتهای استکباری در فتنهانگیزی و دخالتهای ویرانگر، کار آنان را دشوار خواهد کرد و دوران عزّت و امنیّت و رفاه را سالها به عقب خواهد افکند. ما به توانایی ملّتها و قدرتی که خداوند حکیم در عزم و ایمان و بصیرت تودههای مردم قرار داده است، از اعماق دل باور داریم و آن را در بیش از سه دهه در جمهوری اسلامی ایران، به چشم خود دیده و با همهی وجود خود آزمودهایم؛ همّت ما، فراخوان همهی ملّتهای مسلمان به این تجربهی برادرانشان در این کشور سرافراز و خستگیناپذیر است.
از خداوند متعال صلاح حال مسلمانان و دفع کید دشمنان را خواستارم و حجّ مقبول و سلامت جسم و جان و ذخیرهی سرشار معنوی را برای همهی شما حجّاج بیتالله مسألت میکنم.

والسّلام علیکم و رحمة اللّه
سیّد علی خامنهای
پنجم ذیالحجّه 1434 مصادف با 19 مهرماه 1392


[ سه شنبه 92/7/23 ] [ 3:52 عصر ] [ پویا بخشی ]

روزنامه اسرائیلی:جوانهای ایرانی نخست وزیر ما را مسخره می کنند

-+

روزنو-روزنامه اسرائیلی معاریو یکشنبه چهاردهم مهر در گزارشی موج منفی واکنش جوانان ایران نسبت به اظهارات نتانیاهو در مصاحبه با بی بی سی را بررسی کرده است.

معاریو در این گزارش با عنوان «ملت ایران علیه نتانیاهو» نوشت «جوانان ایران با خشم می‌گویند ما به اندازه نتانیاهو کوته‌فکر نیستیم که با معیارهای او در مورد آزادی فکر کنیم».

به نوشته معاریو، بیشترین واکنش جوانان ایران در فضای مجازی به اظهاراتی است که نتانیاهو گفت «اگر مردم ایران آزاد بودند، شلوار جین می‌پوشیدند؛ موسیقی غربی گوش می‌کردند؛ ماهواره را بدون پارازیت اندازی که حتی بروی شبکه شما بی بی سی انجام می‌شود، نگاه می کردند؛ نه اینکه روحانی را انتخاب کنند…».

نتانیاهو به بی بی سی گفت روحانی در یک انتخابات بسته و به شدت گزینشی به ریاست جمهوری رسیده ولی رای دادن مردم ایران به او تنها بیان اشتیاق شدید ایرانیان برای تغییر است و او دیکته‌های رهبر حکومت را اجرا می‌کند.

به نوشته معاریو، جوانان ایرانی در واکنش به این اظهارات نتانیاهو نوشته‌اند که شما خبر نداری؛ ما الآن نیز شلوار جین می‌پوشیم و بهترین موسیقی غربی را گوش کرده …و لازم به دلسوزی شما نداریم…».

این گزارش می‌افزاید، جوانان ایرانی نوشته‌اند «ما داریم با توییت این حرفها را جواب می‌دهیم؛ ما موسیقی چارلی پارکر و فرانک زاپا گوش می‌دهیم».

به گزارش معاریو، ایرانی‌ها به سخنان نتانیاهو در مورد کشته شدن ندا آقا سلطان نیز اینگونه واکنش نشان داده‌اند که اسرائیل خود نوجوانانی مانند محمد الدوره را در آغوش پدرش درملاء عام کشته است و لذا او به عنوان رهبر چنین دولتی صلاحیت ندارد درمورد کشته شدن جوانان ایران سخنی بگوید.

بی بی سی فارسی نیز اعلام کرده است که واکنش‌های منفی جوانان و کاربران فضای مجازی بسیار بیشتر از اعلام حمایت‌ها از این اظهارات نخست وزیر اسرائیل بوده است.

در این میان، عوزی آراد مشاور پیشین امنیت ملی اسرائیل سخنان نتانیاهو را در این مورد که اسرائیل به تنهایی گزینه نظامی را عملی خواهد کرد، به باد انتقاد شدید گرفت.

به گزارش رسانه‌های اسرائیل، عوزی آراد در یک سخنرانی در یک همایش امنیتی در تل آویو گفت این اظهارات نه تنها غیر مسئولانه است بلکه دولت نتانیاهو اگر حتی بخواهد به بررسی احتمال عملی کردن این گزینه بپردازد، سنگین‌ترین بار امنیتی را بر کشور تحمیل خواهد کرد.

                             والسلام پویا بخشی


[ سه شنبه 92/7/16 ] [ 12:30 عصر ] [ پویا بخشی ]
بسم الله القاسم الجبارین

بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى1392/06/26
هیچ کس در چشم این دشمنان منفورتر از چهره‌ى درخشان و آفتاب فروزان امام بزرگوار ما نبود؛ برایش احترام قائل بودند، امّا از ته دل دشمنش بودند؛ به‌خاطر اینکه ایستاده بود، به‌خاطر اینکه امام با دو خصوصیّت بى‌نظیر «بصیرت کامل» و «قاطعیّت تمام» - هم خوب میدید و درست میفهمید، هم قاطع مى‌ایستاد - سدّى بود در مقابل پیشرفت اینها و در مقابل ناخن زدن و نیش زدن و ضربه زدن اینها؛ لذا با او دشمن بودند. البتّه عرض کردیم برایش احترام هم قائل بودند، میفهمیدند عظمت او را، امّا هرچه عظیم‌تر، از چشم آنها مبغوض‌تر؛ امروز هم همین‌جور است؛ هر کسى که در پایبندى به این ارزش اصولى و اصلى، یعنى ارزشى که هویّت سیاسى انقلاب را معیّن میکند - لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون - پایبندتر باشد و بفهمد که فهرست مشکلات تولیدشده و ایجادشده‌ى دشمنان علیه نظام اسلامى در این چهارچوب میگنجد - هرکسى با یک چنین بینشى و با ایستادگى در این راه باشد - همان‌قدر براى آنها مبغوض است. البتّه عالَم دیپلماسى، عالَم لبخند زدن است؛ لبخند هم میزنند، مذاکره هم میکنند، درخواست مذاکره هم میکنند، خودشان هم میگویند. به یکى از این سیاستمداران غربى چند روز پیش از این گفته بودند شما که میخواهید مذاکره بکنید با ایران، خب دشمن است ایران؛ گفته بود خب، آدم با دشمن مذاکره میکند دیگر! یعنى اقرار به دشمنى با ایران؛ صریح میگویند. علت دشمنى اشخاص نیستند، علت دشمنى این حقیقت و این هویّت است. همه‌ى آنچه که میگویند در این چهارچوب باید تفسیر و تحلیل بشود، در این چهارچوب باید فهمیده بشود.
ما مخالف با حرکتهاى صحیح و منطقى دیپلماسى هم نیستیم؛ چه در عالم دیپلماسى ، چه در عالم سیاستهاى داخلى. بنده معتقد به همان چیزى هستم که سالها پیش اسم‌گذارى شد «نرمش قهرمانانه»؛ نرمش در یک جاهایى بسیار لازم است، بسیار خوب است؛ عیبى ندارد، اما این کشتى‌گیرى که دارد با حریف خودش کشتى میگیرد و یک جاهایى به دلیل فنّى نرمشى نشان میدهد، فراموش نکند که طرفش کیست؛ فراموش نکند که مشغول چه کارى است؛ این شرط اصلى است؛ بفهمند که دارند چه‌کار میکنند، بدانند که با چه کسى مواجهند، با چه کسى طرفند، آماج حمله‌ى طرف آنها کجاى مسئله است؛ این را توجّه داشته باشند.
بیانات در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری1392/06/14
در این سالها جبهه‌بندى‌هاى منطقه‌اى و جهانى هم آشکار شده. البتّه نرمش و انعطاف و مانور هنرمندانه و قهرمانانه در همه‌ى عرصه‌هاى سیاسى، یک کار مطلوب و مورد قبولى است، لکن این مانور هنرمندانه نبایستى به معناى عبور از خطوط قرمز، یا برگشتن از راهبردهاى اساسى، یا عدم توجّه به آرمانها باشد؛ اینها را باید رعایت کرد. البتّه هر دولتى، هر شخصى، هر شخصیّتى، روشهایى دارند، ابتکاراتى دارند، این ابتکارات را انجام خواهند داد و [کار] پیش خواهد رفت. من کاملاً خوش‌بین هستم و معتقدم مشکلاتى که وجود دارد، اعم از مشکلات اقتصادى، یا مشکلات سیاسى، یا مشکلات امنیّتى، و اهمّ از همه‌ى آنها مشکلات فرهنگى که عمیق‌تر و مهم‌تر از مشکلات اقتصادى است - اگرچه ممکن است فوریّت بعضى از کارهاى اقتصادى بیشتر باشد - همه‌ى این مشکلات قابل حل، و راه، قابل پیمودن است. از خداوند متعال میخواهیم که کمک کند.
دیدار مسئولان وزارت‌ امور خارجه‌ و نمایندگان‌ سیاسی‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران با رهبر انقلاب1375/05/17
اگر روحیه‌ى انقلابى را از دست دادیم، در دنیا پیش نمى‌رویم و در حدّ کشورهاى دیگرى که از لحاظ علمى و مالى همطراز ما هستند، سقوط مى‌کنیم. حالا اگر بخواهیم چنین کشورهایى را پیدا کنیم، به نظرم به کشورهاى کمى از آن طبقه‌ى پایین خواهیم رسید. به علاوه، مطامعى هم دارند که اگر آن مطامع برآورده نشده باشد، حقد هم خواهند داشت. آن چیزى که این نظام را عظمت مى‌بخشد و قدرت مى‌دهد و براى آن احترام برانگیز است و به طور ناخواسته‌ى دشمنان، موجب مى‌شود راهها روى نظام باز شود، کوشش و حضور انقلابى و تمسّک به اندیشه‌هاى انقلابى است. این را باید در همه‌ى کارهاى دیپلماسیمان، حتّى در حرف زدنها و مصاحبه کردنها، حفظ کنیم. یکى از خصوصیات این روحیه، پرهیز از حالت دفاعى در مسائل سیاسى است. هیچ موضع دفاعى‌اى، موضع خوبى نیست؛ موضع بسیار بدى است.
موضع، باید موضع قوى و متعرّضانه‌اى باشد. در همه‌ى مسایلى که دنیا به شما تعرّضى مى‌کند و تلنگرى مى‌زند، مشت بزنید. این طورى خواهد بود که مى‌توانید پیش بروید. البته مشت بزنید. گاهى نامه‌هایى براى ارسال به این طرف و آن طرف مى‌آورند و مى‌خواهند که من نظر بدهم. من حرفهاى تندش را خط مى‌زنم. آقاى دکتر ولایتى مى‌دانند. بعضى از تعبیراتى که الان مسؤولان سرِ زبانشان است و در سخنرانیهاى خود، این‌جا و آن‌جا مى‌گویند، من نه در زمان ریاست جمهورى به زبان مى‌آوردم و نه حالا به زبان مى‌آورم. نمى‌خواهم بگویم تندیهاى بى‌وجه بکنید و بگویید: فلانى مى‌گوید فحش بدهید. نخیر، اشتباه نشود. در مسائل دیپلماسى و در سخنرانى، در این‌جا و آن جا، نه من خودم اهل فحش دادن هستم و نه این را به دیگران توصیه مى‌کنم. من مى‌گویم: شما تیزتر از شمشیر و نرمتر از حریر و سخت‌تر از سنگ و پولاد باشید. واقعاً دیپلماسى، دیپلماسىِ میدان نرمشهاى قهرمانانه است. نرم باشید؛ منتها نرمشى که تیز است. نمى‌گویم بروید بایستید بگویید مثلاً امریکاى جنایتکار. غالباً وقتى تعبیرهاى اینطورى در نامه مى‌آید، من خط مى‌زنم. نه نامه‌هایى که خودم مى‌خواهم بفرستم - آن را که خودم مى‌نویسم - بعضى از نامه‌هایى که بناست فرستاده شود و من باید رویشان اعلام موافقتى بکنم، وقتى پیش من مى‌آید، این طور چیزها را من معمولاً حذف مى‌کنم؛ چون دوست ندارم. این روش را توصیه نمى‌کنم؛ اما باید قرص بایستید و محکم باشید.

                                                                    والسلام پویا بخشی


[ یکشنبه 92/7/7 ] [ 2:30 عصر ] [ پویا بخشی ]

سنگسار 

یکی از احکام اسلام که در مورد زن و مرد زناکار اجرا می شود ، حکم سنگسار است    .
حکم سنگسار در مورد زنای محصنه اجرا می شود . اگر زن یا مردی که دارای همسر دائم باشند و مانعی برای نزدیکی با همسر خود نداشته باشند و مرتکب عمل زنا شوند ، زنای محصنه است و حکم ان پس از اثبات زنا ، سنگسار است.
حکم سنگسار به صورت صریح و مشخص در قرآن نیامده است و هیچ یک از علما و فقهای شیعه نیز مدعی وجود آیه ایی مبنی بر این حکم نیستند اما در سنت پیامبر و امامان حکم سنگسار برای زنای محصنه وجود دارد و به اثبات رسیده است.  
با تحقیق در سنت پیامبر اسلام و امامان به روشنی خواهید دریافت که حکم سنگسار وجود داشته است و حکم خداوند می باشد و حکم خداوند بدون تغییر است.   البته در شرایط و موارد خاص ممکن است نوع مجازات توسط فقیه و حاکم اسلامی موقتا تغییر شکل دهد

برای فهم مطلب ابتدا به بررسی جرم زنا و انواع آن میپردازیم


زنا و مجازات ان
زنا به رابطه جنسی میان زن و مردی بدون وجود رابطه زوجیت میان آن‌ها گفته می‌شود. مردی که مرتکب زنا شده ‌است را زانی، و زن زناکار را زانیه می‌خوانند.
در تعریف فقهی زنا به نزدیکی بین زن و مرد ( شامل آمیزش جنسی مهبلی و مقعدی ) بدون ازدواج اطلاق می‌شود. یعنی مرد و زن نامحرمی بی آنکه عقد دائم یا موقت بخوانند یا مرد و زنی که با هم محارم هستند با هم از راه جلو یا پشت نزدیکی نمایند و دخول صورت بگیرد؛ یعنی آلت مرد در آلت زن داخل گردد و دخول هم به مقدار ختننه‌گاه صورت بگیرد. اگر نزدیکی و دخول صورت نگیرد، به آن زنا نمی گویند. بنابراین هر چند لمس و یا دیدن بدن دختر نا‌محرم، حرام است اما حکم زنا را ندارد و حد زنا جاری نمی‌شود.

زنای با محارم
زنای با محارم به معنای آن است که مثلاً یک مرد با یکی از زنهایی که جزو محارم نسبی وی هستند و ازدواج کردن با آنان حرام است، زنا کند. محارم نسبی مانند: مادر، خواهر، دختر، دختر خواهر، دختر برادر، عمه و یا خاله.
مجازات زنای با محارم کیفر آن بنابر نظر بعضی از فقها اعدام است، ولی مفاد بعضی از روایات این است که با شمشیر یک ضربه به گردن او بزنند و اگر زنده ماند او را در حبس نگه دارند تا بمیرد، و احوط رعایت این دستور است .

زنای به عنف ( زنای به زور )
زنای به عنف به معنای آن است که زنی به عمل زنا راضی نباشد و مرد با زور و ارعاب و تهدید با او زنا کند.
مجازات زنای به عنف برای مرد زنا کننده اعدام  است ، هرچند احوط آن است که یک شمشیر به گردن او بزنند، گرچه نمیرد.

زنای غیر محصنه
زنای غیر محصنه به زنایی گفته می‌شود که شخص زناکار ( زن یا مرد ) فاقد همسر و مجرد باشد و به اختیار خود زنا کرده باشد. به زبان ساده تر به زنای شخص مجرد ، زنای غیر محصنه گفته می‌شود.
مجازات زنای غیر محصنه ، مجازات شخص زناکار در مرتبه اول یکصد ضربه شلاق است، و اگر سه مرتبه زنا کند و در هر مرتبه حد خورده باشد ، کیفر او در مرتبه چهارم اعدام است.

زنای محصنه و محصن
زنای محصنه به معنای آن است که شخص زنا کننده دارای همسر دائمی باشد به گونه‌ای که هر گاه بخواهد با همسر خود نزدیکی کند مانعی در کار نباشد و با این حال تن به زنا داده باشد. به زبان ساده‌تر اگر یک زن متاهل زنا کند ، به زنای آن شخص زنای محصنه گفته می‌شود و اگر زانی مرد باشد زنای محصن گفته میشود.
مجازات زنای محصن در مورد مرد زناکاری که متاهل است، اگر پیرمرد است ابتدا یکصد ضربه شلاق و سپس سنگسار است، و اگر جوان است فقط او را سنگسار می‌کنند و بنابر احتیاط واجب شلاق زده نمیشود ، در مورد زن متاهل نیز همین حکم جاری است.

حکم سنگسار
با توجه به مطالب ذکر شده در مورد زنا و مجازات های ان ، مشاهده می کنیم که حکم سنگسار فقط در مورد زنای محصنه و محصن صادر می شود.
اسلام به خوبی تناسب مجازات با جرم را رعایت کرده است.
اسلام برای فرد مجرد که شرایط تامین نیاز جنسی خود را ندارد و ممکن است بر اثر فشار نیروی جنسی مرتکب زنا شود ، حکم سنگسار صادر نمی کند و تا سه مرتبه او را تازیانه می زند و اگر به این عمل خود مبادرت ورزد ، از نظر اسلام دیگر عمل او از روی تحریک نیروی جنسی و یا جنون انی نیست ، عمل او فحشا و اصرار بر فحشا است و از نظر اسلام چنین فردی برای جامعه و خانواده و مسلمانان همانند یک غده چرکین است که باید نیست و نابود شود و از این رو برای بار چهارم ، مجازات سخت اعدام را صادر می کند.
همچنین اسلام برای مجازات زنا با محارم ، حکم اعدام و مرگ می دهد. این نشانه عمق توجه اسلام به کانون خانواده است ، از نظر اسلام فرد زنا کار با محارم همچون افتی در کانون خانواده و خاندان ان شخص است و باید کشته شود.

اسلام برای مردان و زنان راه ازدواج را قرار داده است و از نظر ما شیعیان ، زن و مرد می توانند هم به صورت دائم و هم به صورت موقت ازدواج کنند و میل جنسی خود را در یک چهارچوب و قاعده و قانون ارام کنند.
ایا با وجود راه ازدواج دائم و موقت ، عمل زنا مستحق مجازات نیست ؟
ایا زن و مردی که متاهل هستند و مشکلی در رفع نیاز جنسی خود ندارند و مرتکب عمل زنا می شوند مستحق شدیدترین مجازات نیستند ؟

آیا حکم سنگسار غیر انسانی است ؟
اسلام مدافع حقوق زن و مرد است ، اسلام مدافع حقوق خانواده است ، اسلام مدافع عفت و پاک دامنی است ، اسلام مدافع انسانیت است ، اگر اسلام برای زنای فرد دارای زن و خانواده مجازات سخت سنگسار را ارائه می کند نشانه بی رحمی اسلام نیست بلکه نشانه عمق توجه اسلام به حفظ کانون خانواده است ، نشانه توجه اسلام به فرزندان انها است ، نشانه توجه اسلام به حفظ جامعه اسلامی است.

کانون خانواده ایی را تصور کنید که مرد یا زن با شخصی به جز همسر خود رابطه جنسی برقرار کند، این زندگی چقدر دوام خواهد اورد ؟
زندگی و اینده کودکان در این خانواده چه خواهد شد؟
کدام مردی رابطه جنسی همسر خود را با یک فرد دیگر تحمل می کند ؟

با کمی تامل خواهید دریافت که زنا و ان هم زنای فرد متاهل ، چه عواقب وحشتناکی را برای خانواده ، فرزندان و جامعه به دنبال دارد. اسلام برای جلوگیری از فروپاشی خانواده ها ، برای جلوگیری از بی خانمان شدن فرزندان ، برای جلوگیری از هوس بازی زنان و مردان حکم سنگسار را ارائه می کند. مسلم است هدف اصلی اسلام از این حکم بازدارنگی ان است. اسلام حکمی را صادر می کند که بازدارنده باشد و مجرم با تصور ان از عمل و جرم خود منصرف شود.
اسلام برای فردی که با هوس خود قاتل کانون خانواده خود و یا خانواده دیگران و نابود کننده آینده فرزندان و همسر خود و ترویج فساد و فحشا و رابطه جنسی نامشروع در جامعه است ، حکم مرگ می دهد و ان هم مرگی سخت هم چون سنگسار ، که برای همگان عبرت اموز باشد.
آیا خانواده ایی که یکی از زن و مرد زناکار شوند ، دوام خواهد یافت ؟
آیا فردی که کانون خانواده برای او ارزشی ندارد ، مستحق مجازات نیست ؟
آیا فردی که به خانواده و فرزندان خود رحم نمی کند مستحق رحم  است ؟
آیا برای فردی که برای تامین هوس خود قید خانواده ، همسر و فرزندان خود رامی زند باید دلسوزی کرد ؟
چرا باید با تعصب ، سطحی نگری و از روی احساسات حکمی از اسلام را حذف یا تغییر دهیم ؟

اگر امروز از روی تعصب ، دلسوزی و ترحم ، مصلحت ، آماده نبودن شرایط اجرای احکام خدا ، ترس از سو استفاده دشمنان و ترس از اجرای احکام خدا ، احکام الهی را تغییر ، تعلیق یا حذف کنیم ، بدانید که از اسلام و حقیقت ان دور شده ایم و با تفکرات به ظاهر منطقی خود ، زمینه را برای تحریف و نابودی اسلام فراهم کرده ایم.

حکم سنگسار اگر چه ظاهری خشن و سخت دارد اما در عمق ان عطوفت و مهربانی اسلام درمورد خانواده و جامعه اسلامی را می توان دید. اگر کمی دقت و تامل کنید ، خواهید دریافت که اثرات زنای محصنه بسیار وحشتناک است و باید حکمی ارائه شود که بازدارنده باشد و چنان وحشت اور باشد که هیچ کس جرات فکر کردن به ان را نداشته باشد. با تحقیق در مورد زنا ، اثبات ان و حکم سنگسار خواهید دریافت هدف اسلام از این حکم پیشگیری از وقوع زنا است و اصلی ترین و مهم ترین دلیل چنین حکمی بازدارندگی ان است ، چرا که اسلام به خوبی تاثیرات زنا را بر خانواده و جامعه اسلامی می داند و درصدد پیشگیری است.

شرایط سنگسار

حکم سنگسار مخصوص کسانی است که در حالی زنا کنند که: اولاً متأهل و دارای همسر باشد
ثانیاً به همسر خود دسترسی داشته باشد(امکان برقراری رابطه جنسی مشروع وجود داشته باشد)

بعد از حصول این شرائط اگر این مرد یا زن متأهل برخوردار از همسر حلال و بی مانع، به گناه زنا آلوده شوند و در فضایی کاملاً آزاد چهار بار به این عمل خود اقرار کنند یا چهار شاهد عادل عیناً این عمل زنا را با خصوصیاتش ملاحظه و مشاهده کرده باشند و در محضر حاکم شرع گواهی دادند.انوقت با لحاظ شرایطی حکم اجرا می شود

دین اسلام اجرای حدود (مانند سنگسار، شلاق، قطع دست) را که قدر مشترک آن نوعی آزار و شکنجه جسمانی است به دلیل ظاهر خشونت‌بار آن، تا جایی که امکان دارد منع نموده است و همواره توبه پنهانی را بر رسوایی مرتکب ترجیح داده‌اند.

چنانچه حضرت علی (ع) بعد از اینکه ناچار به اجرای سنگسار بر مردی شد با دیده گریان فرمودند:«ایها الناس هرکس از او این عمل پلید (زنا) سربزند برود و بین خود و خدای خود توبه کند من قسم یاد می‌کنم که توبه و بازگشت بسوی خداوند متعال افضل است و خداوند نیز آن را می‌پذیرد و این برتر از آن است که خود را رسوا کند و پرده خویش را بدرد» (شیخ ذبیح‌الله محلاتی. قضاوتهای حضرت امیرالمومنین. ص 153).

سخت‌گیری‌های پیامبر اسلام (ص) و امیرالمومنین (ع) در سنگسار کردن مرتکب زنای محصنه و منوط ساختن اثبات آن به امری تقریباً ناممکن (شهادت چهار مرد عادل) و فرضی نادر (چهار بار اقرار)، به وضوح عدم ضرورت کلی اجرای این مجازات را اثبات می‌کند و به حاکمین اسلامی در اصرار ورزیدن بر اجرای این مجازات هشدار داده‌اند

می بینیم که این حکم بگونه ای طراحی شده است که جزدر موارد نادر قابل عمل و اجرا نیست و بسیار نادر اتفاق می افتد که چهار شاهد عادل عملی که معمولاً در خفا واقع می شود را ببینند و کمتر اتفاق می افتد که یک انسان گنه کار در فضایی کاملاً آزاد و بدون درخواست کسی، خود چهار بار اقرار کند و عواقب عمل را هم بداند و حاکم هر بار او را سفارش کند که اقرار تو ممکن است اشتباه باشد و اگر دیگر اقرار نکنی و به چهار مرحله نرسد از تو دست خواهم کشید ولی در عین حال او خود چهار بار اقرار کرده و خود را برای عقوبت مهیا کند با این توصیف مختصر ، حال سؤال این است که چرا اسلام چنین حکمی را وضع کرده است.

 

امابا این حال که کوچکترین جزئیات اجرای حدود علی الخصوص سنگسار مشخص شده .مثال شیوه دفن کردن فرد و اندازه ی سنگهای مورد پرتاب و نیز اصابت نکردنسنگها به برخی از نقاط بدن . باز هم در برخی کشورهای عربی که معتقد برداشتن اسلام واقعی هستند جایی بسی قصور در چگونگی اجرای این مجازات الهیمیبینیم

نمونهای از این قصور در اجرای سنگسار   کشور سومالی است که فرد زناکار محصن بهطور فجیعی توسط سنگهای بسیار بزرگ مورد اصابت قرار میگیرید که تصاویر آن رامشاهده میکنید

 

سنگسار در روایات اهل بیت علیهم السلام

امیرالمومنین علیه السلام به این قانون اسلامی اشاره دارند ومی فرمایند: « وَقَدْ عَلِمْتُمْ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله علیه و آله رَجَمَ الزَّانِیَ الْمُحْصَن‏؛ مى‏دانید رسول خدا صلى الله علیه و آله زناکار همسردار را سنگسار ‏کرد.»

عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام فِی الْمُحْصَنِ وَ الْمُحْصَنَةِ جُلِدَ مِائَةً ثُمَّ الرَّجْمَ؛ از امام باقر (علیه السلام) نقل شده که فرمودند: مرد و زن همسردار (که مرتکب زنا شده باشند) نخست صد تازیانه مى‏خورند سپس سنگسار مى‏شوند .»5

عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ الرَّجْمُ حَدُّ اللَّهِ الْأَکْبَرُ وَ الْجَلْدُ حَدُّ اللَّهِ الْأَصْغَرُ؛ امام صادق علیه السلام می فرمایند: سنگسار حدّ بزرگ الهی ، و تازیانه زدن حدّ کوچک الهی است.»

عن عمرو بن قیس قال قال ابوعبدالله علیه السلام :   «وَ إِنَّ اللَّهَ حَدَّ أَنْ لَا یُنْکَحَ النِّکَاحُ إِلَّا مِنْ حِلِّهِ وَ مَنْ فَعَلَ غَیْرَ ذَلِکَ إِنْ کَانَ عَزَباً حُدَّ وَ إِنْ کَانَ مُحْصَناً رُجِمَ لِمُجَاوَزَتِهِ الْحَدَّ؛ امام صادق علیه السلام فرمودند :خداوند مشخص فرموده که رابطه جنسی تنها از راه حلال آن انجام گیرد؛ کسی که از این حکم تخلف کند اگر مجرد باشد تازیانه می خورد، و اگر متاهل باشد رجم می شود، زیرا از حدود خدا تجاوز کرده است

 

سنگسار در روایات اهل تسنن

- صحیح بخاری ، ج 22  ، ص 346

«حَدَّثَنَا آدَمُ حَدَّثَنَا شُعْبَةُ حَدَّثَنَا سَلَمَةُ بْنُ کُهَیْلٍ قَالَ سَمِعْتُ الشَّعْبِىَّ یُحَدِّثُ عَنْ عَلِىٍّ (رضى الله عنه) حِینَ رَجَمَ الْمَرْأَةَ یَوْمَ الْجُمُعَةِ وَقَالَ قَدْ رَجَمْتُهَا بِسُنَّةِ رَسُولِ اللَّهِ – صلى الله علیه وسلم ؛ -

شعبی نقل می کند از علی علیه السلام که روز جمعه، زنی را رجم کرد و فرمود : بر اساس سنت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) او را رجم کردم

صحیح مسلم ، ج 9 ، ص 75

« و حَدَّثَنِی هَارُونُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ حَدَّثَنَا حَجَّاجُ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ : قَالَ ابْنُ جُرَیْجٍ أَخْبَرَنِی أَبُو الزُّبَیْرِ أَنَّهُ سَمِعَ جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ یَقُولُ : رَجَمَ النَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ رَجُلًا مِنْ أَسْلَمَ وَرَجُلًا مِنْ الْیَهُودِ وَامْرَأَتَهُ ؛ ابو زبیر می گوید از جابر بن عبدالله شنیدم که می گفت : رسول خدا (ص) مردی از اسلم ، و مردی از یهود و زنش را رجم کرد
امام صادق علیه السلام فرمودند :خداوند مشخص فرموده که رابطه جنسی تنها از راه حلال آن انجام گیرد؛ کسی که از ین حکم تخلف کند اگر مجرد باشد تازیانه می خورد، و اگر متاهل باشد رجم می شود ، زیرا از حدود خدا تجاوز کرده است

مسند احمد ، ج 2 ، ص 184

« حَدَّثَنَا حُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ حَدَّثَنَا شُعْبَةُ عَنْ سَلَمَةَ وَالْمُجَالِدُ عَنِ الشَّعْبِیِّ أَنَّهُمَا سَمِعَاهُ یُحَدِّثُ أَنَّ عَلِیًّا رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ حِینَ رَجَمَ الْمَرْأَةَ مِنْ أَهْلِ الْکُوفَةِ ضَرَبَهَا یَوْمَ الْخَمِیسِ وَرَجَمَهَا یَوْمَ الْجُمُعَةِ وَقَالَ أَجْلِدُهَا بِکِتَابِ اللَّهِ وَأَرْجُمُهَا بِسُنَّةِ نَبِیِّ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ ؛ شعبی می گوید : علی علیه السلام وقتی خواست زنی از اهل کوفه را رجم کند ، روز پنجشنبه تازیانه زد و روز جمعه رجم کرد و فرمود: بر اساس کتاب خدا او را تازیانه زدم ، و بر اساس سنت نبی خدا (ص) او را رجم کردم

سنن ابی داوود ،ج 12 ، ص 19

«حَدَّثَنَا عُثْمَانُ بْنُ أَبِی شَیْبَةَ حَدَّثَنَا وَکِیعُ بْنُ الْجَرَّاحِ عَنْ زَکَرِیَّا أَبِی عِمْرَانَ قَالَ سَمِعْتُ شَیْخًا یُحَدِّثُ عَنْ ابْنِ أَبِی بَکْرَةَ عَنْ أَبِیهِ: أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ رَجَمَ امْرَأَةً فَحُفِرَ لَهَا إِلَى الثَّنْدُوَةِ ؛ فرزند ابوبکر از پدرش نقل می کند : پیامبر (ص) زنی را رجم کرد ، پس برای او حفره ای تا سینه حفر کردند

 

با تشکر از برادر بزرگوارم محمدجواد عاطفی

برای مطلب کامل این بحث رجوع کنید به سایت

WWW.MOJA.IR

وبسایت شخصی محمدجواد عاطفی   والسلام


[ پنج شنبه 92/4/27 ] [ 12:13 عصر ] [ پویا بخشی ]

  نگاهی گذرا به تاریخچه دانشگاه علوم قضایی و خدمات اداری


 

دانشگاه علوم قضایی و خدمات اداری در ابتدا تحت عنوان دانشکده علوم قضایی و خدمات اداری به موجب ماده 35 اصلاح پاره ای از قوانین دادگستری مصوب سال 1356 به منظور رفع نیازهای دادگستری در زمینه های حقوقی، قضایی و اداری تاسیس و با همت و تلاش شهید گرانقدر آیت الله دکتر بهشتی در سال 1361 به طور رسمی فعالیت خود را آغاز نمود.

 

1. پیشینیه تاریخی
به موجب ماده 35 قانون اصلاح پاره ای از قوانین دادگستری مصوب سال 1356 وزارت دادگستری مکلف گردید به منظور تامین کادر مورد نیاز اعم از قضایی و اداری با همکاری وزارت علوم و آموزش عالی به تاسیس «دانشکده علوم قضایی و خدمات اداری دادگستری» اقدام نماید و داوطلبان خدمت در دادگستری را از بین فارغ التحصیلان دانشکده مذکور و سایر دانشگاهها و موسسات آموزش عالی طبق قوانین مربوط انتخاب کند.
دانشکده عملاً در سال 1361 و با پذیرش اولین دوره دانشجو در رشته علوم قضایی تاسیس گردید و بدین ترتیب هر سال با توجه به امکانات دانشگاه با هماهنگی وزارت علوم، مبادرت به جذب دانشجو نمود.

در این دانشکده بیش از 5000 دانشجو در طی دوره های مختلف جذب و فارغ التحصیل شده اند که هم اکنون اکثریت آنها در کسوت قضاء و بعضاً در مشاغل دیگر نظیر استاد دانشگاه، نماینده مجلس، وکیل دادگستری، کارشناسان ارشد سازمانهای وابسته به قوه ی قضائیه و مانند آن مشغول انجام وظیفه هستند. به این ترتیب صرف نظر از برخی مدیران قوه قضائیه بیش از نیمی از جمعیت قضات کشور فارغ التحصیل این دانشکده می باشند. علاوه براین، در دانشکده، تعداد قابل توجهی دانشجو در رشته های پلیس قضایی، خدمات اداری، ثبت، دوره های معادل علوم قضایی و دوره های کارشناسی ارشد حقوق خصوصی و حقوق جزا و جرم شناسی آموزش تخصصی لازم را به پایان رسانده و در قوه قضائیه یا مراکز دیگر مشغول به کار شده اند.در سال 1389 دانشکده علوم قضایی و خدمات اداری به دانشگاه ارتقا یافت و در حال حاضر دارای سه دانشکده به شرح زیر می باشد:

1-دانشکده حقوق2-دانشکده پیشگیری از وقوع جرم و اصلاح تربیت 3- دانشکده ثبت و مدیریت قضایی

 

2. رشته های برگزار شده در دانشکده
الف) کارشناسی علوم قضایی؛ این رشته به تربیت کارکنان قضایی اختصاص دارد، اولین دوره دانشجویان این دوره در تاریخ 61/15/6 تحصیلات خود را شروع و در 64/11/29 حدود 30 نفر از اولین دوره فارغ التحصیل شدند،  در این رشته هم اکنون نیز دانشجو جذب می شود.
ب) کارشناسی پلیس قضایی؛ این رشته به تربیت پلیس جهت خدمت در قوه قضائیه اختصاص  داشت که در سال 1368 برای اولین بار دانشجویان در این رشته پذیرش شدند ولی پس  از آن جذب دانشجو استمرار نیافت.
ج) کارشناسی خدمات اداری؛ این رشته به تربیت کارکنان اداری قوه قضائیه اختصاص  داشت که در سال 1371 تعدادی دانشجو در این رشته جذب شدند ولی جذب دانشجو در این رشته نیز استمرار نیافت.
د) کاردانی ثبت؛ این رشته جهت تربیت کارکنان اداری سازمان ثبت اسناد و املاک اختصاص داشت لکن در دروه ای محدود مبادرت به جذب دانشجو در این رشته شد ولی استمرار نداشت.
لازم به ذکر است که با توسعه دانشگاه، راه اندازی مجدد برنامه های درسی فوق پس از اعمال اصلاحات لازم، در دستور کار دانشگاه قرار دارد.

                                                                           والسلام

                                                              پویا بخشی


[ پنج شنبه 92/4/27 ] [ 11:55 صبح ] [ پویا بخشی ]
درباره وبلاگ
موضوعات وب
امکانات وب
بازدید امروز: 0
بازدید دیروز: 4
کل بازدیدها: 41991